ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هوالغریب...
باید کاری کرد...
این روزها آدم بِشو نیستند!!!
هوالغریب...
نفس که میکشی کل ریه ها زنده میشوند...
نفس که میکشی بهار را با تمام وجود حس می کنی... حتی اگر هوا سرد شود....
دارد گولمان میزند ... الکی خودش را به سرما زده است... وگرنه بهار است... حالا بگذار ادای زمستان را در بیاورد...
تو بهاری!
بهاری که نمی دانم چرا شبییه همه چیز شده ای جز خودت...
خودت باش بهار جان!!
لطفا
+ بهار اومد برفا رو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقد دلم فصل بهارو دوس داشت!!!
+ امان از روزی که فعل هایت گذشته شوند... پیر میشوی در لحظه وقتی بعضی فعل هایت گذشته می شوند...فقط همین!
هوالغریب...
دلم باران می خواهد و یک دریا...
دلم دریا می خواهد و یک دنیا سکوت...
دلم یک دنیا سکوت می خواهد و سکون ِ محض ِ دریای ِ بی کران...
دلم سکون ِ محض ِ دریای بی کران می خواهد و صخره ی رو به دریا...
دلم صخره ای رو به دریا می خواهد و یک منظره تا آنجا که چشمم تنها دریا ببیند...
دلم یک دل ِ سیر دریا می خواهد و یک دنیا آرامش...
دلم یک دنیا آرامش می خواهد و خانه ی ابدی ام...
دریا همیشه تنهاست...
و ماهی از آن تنها تر...
بیچاره دلم
هوالغریب...
ماهی دلش گرفته بود
ماهی در دلش می گفت کاش هیچ کس در دنیایش تنها نباشد...
ماهی اشک هایش را به آب می سپرد...
ماهی دلش تنگ بود...
فصل ماهی های ِ سرخ رسیده است... حواست هست؟!
ماهی های سرخ عاشق ترینند!!!
هوالغریب...
دلم باران میخواهد
دلم دریا میخواهد
آنقدر دریا میخواهم که اسمش هم چشمانم را به اشک می نشاند...
دلم ماه میخواهد
دلم رهایی ازین روزها را میخواهد
دلم تعبیر خواب های شبانه ام را می خواهد
تعبیر همان ِ لباس ِ سفید ِ خواب هایم
زندگی بوی خوبی نمی دهد...
دلم یک زمستان می خواهد و یک جاده ی بی انتها ...
و دوری...
دوری
دوری
دوری