ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هوالغریب...
واژه به واژه با منی
واژه به واژه تو را نفــــس می کشم و کلمه می شوی و جاری می شوی بر تمام سکوت ِ مبهم این لحظه ها
رج به رج عشق می شوی...
...
این کلمه ها
این سطرها
هیچ کدامش بدون تو چنگی به دل نمی زند!!
نگاه کن!!!
هم ضربان تر از خودت در تمام لحظه هایم دیده ای؟!
باید تبریک بگم به چند دلیل

اول اینکه توی یه روز دوباااره به روز شدی
اونم تو که یادته؟ ماهی یکی یا دوتا به زور می ذاشتی و من چقد حرص می خوردم
حالا روزی دو تا! خیلیییییه ها
دوم به خاطر مینیمال نوشتی که از ادبیاتت بعید بود چون همیشه با توصیف های زیاد و تکرار مکررات می خوندمت در نتیجه خیلی جدید بود برام
سومم اینکه آقا جون! سوم نداریم اصن
قشنگه دیگه
هم ضربان
چقدر خوبه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ممنونم...




واسه خودمم عجیب بود...اون وقتای منو تو خوب یادته... ماهی دو بار یا ی بار
توصیف نویسی خاصیت رشته ی من بوده... و خب توصیف رو هم دوست دارم... و خب رشتم منو خیلی خیلی تو این زمینه تربیت کرده....حتی دقت کرده باشی توی حرف زدن ِ عادی هم دست به توصیفم خوبه...
ولی تا جایی که ممکن بوده سعی کردم نوشته هام تکرار مکررات نباشن که انگار بودن
ازین بابت متاسفم
به نظر خودم که نبودن تکراری فقط زیاد بودن...
ممنونم...
اوهوم...
هم ضربان خیلی خوبه
فوق العادست
و تبریک بعدی رو به خودم می گم که نظرم از پست بسی بیشتر شد
اوهوم...
ممنونم
نه به اون شکل فسقلی
حالا ی بار برات می گم
بعله توصیفو که اصن آشنایی دارم خفن
نمی دونم والا...
ولی خب قبول دارم مرز بین توصیف و تکرار زیاده...اما همیشه توصیف رو دوست داشتم...ولی تموم تلاشم بر این بوده که توصیف بکنم ولی توصیف های جدید ... تکراری نباشه...
که انگار به نظرت موفق نبودم تو این زمینه....
اوهوم...آشنایی داری
سلامممممممممممم


فامیل دور شده بودم!
عیدتون مبارک ، بوسسسس ، ماچ
هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز
که با این در ، اگر در بند در ماند ، درماند
چطوری فاطمه جونم ، خوبی ، حال و هوا مساعده عمه خانم؟
دلم خیلی براتون تنگ شده بودا
اومدم یه نفس بخونمت ...
سال خوب و خوشی همراه سلامتی ، سعادت ، عشق به مقدار فراوان ، امید و ایمان به اندازه قلبت و نگاه خدا به اندازه تموم زندگیت برات آرزو میکنم.
سلااااااااااام عروس خانوووووووم گل





سال نوی شمام مبارک
صد سال به این سالا
آخ آخ اصا ی عید و ی کلاه قرمزی...عید رو بیشتر بخاطر کلاه قرمزیش دوست دارم...
گفتم یا نگفتم؟
گففففتم یا نگفتم؟
گفففففففففتم یا نگفتم؟
ممنون...شکر خوبیم...تو خوبی بانو؟
زندگی متاهلی خوبه خدارو شکر؟
دل مام برات تنگ شده بود عروس خانوم
ممنون...همین طور برای زندگی خودت بانو
انگار دنبالم داده بودم انقد تند نوشتم حرفامو
یه نفس اومدما
چه باحال...
پس بیا بشین برات چایی بیارم نفست تازه شه بانو
آآآخیششششش
چه عروسی ، والا 
یک ساعت و نیمی طول کشید!
همرو خوندم
اصن یکی بیاد به من جایزه بده ، هم پست خوندم ، هم نظر خوندمو و گذاشتم ، تازشم رفتم نظرات پستا قبل که داده بودم و ج داده بودی رو نگاه گردم.
با لب تاپ همسر تو اتاقش نشستم تنها
مادر همسر هم باقالی تازه و میوه و چای به خورد ما داد
فعلا خدانگهدار
سعی میکنم دیگه از دریای تنها جا نمونم
اصا یعنی دمت گرم!!!






تو چطوری حوضلت گرفت تموم این مدت رو بخونی؟
ممنون مژگان جان
به به ... عروس خوبی باشی ها... نوووووش جونت عروس خانوووووم
مراقب خودت باش خانومی
لطف می کنی...ممنون از لطفت
خانوم اجازه

من عاشق میلاد شدم
دیگه چی؟!!!



چشمم روشن!!!
تو چشم آدم نگاه می کنن و چه چیزا که نمی گن!!!
اصا عاشق اون نشو خب
ما اینیم دیگه


تازشم یه چی بگم بقول بچه ها کف کنی
من در یک عملیات انتحاری در چند روز پشت هم از اولین پست تا اون پستی که اومدم وبلاگ رو خوندم!
من تقریبا یک ساله میام اینجا ، کم کم که آشنا شدم با وبت و تو و بچه ها رفتم بقیه پستارو خوندم. اینجوری انگار بیشتر میشناسمت! انگار از اول بودم.
اولا پاییز بود فک کنم که کلشو خوندم در چند روز!
حتی اینجوری با بچه ها که از قدیم بودن و نظر میزاشتن برات هم آشناشدم!
بابا دم شما گرررررررررررم....









واقعا؟!!!!!!!!!!!!!
بابا تو دیگه کی هستی...
اصا کفم برید!!!
ممنون واقعا... خیلی خیلی ممنون...
خجالت کشیدم الان