ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هوالغریب...
حکایت انارها را می دانی؟!!
می گویند وقتی انار می خوری حتی یک دانه اش هم را هم باید مراقب باشی که دور نیفتد...می دانی چرا عزیزکم؟!
چون انار را تنها یک دانه اش بهشتی کرده است...
می گویند انار میوه ایست بهشتی....
اما تنها یک دانه اش است که آبروی تمام ِ دانه های دیگر را می خرد و آن ها را بهشتی می کند عزیزکم...
شاید آن دانه ی بهشتی یکی از همان هایی باشد که به سادگی به دور می افتد...
و من سال هاست که انار را با ظرافت خاصی دانه به دانه می خورم...
حال دانستی که چرا انار همیشه برایم قابل احترام است آرام ِ جانم؟!!
زیرا همین میوه به من چه درس ها که نداده...
می خواهی بدانی شان؟!!
.
.
.
.
.
پس دستت را به من بده...بیا و روبه رویم بشین...دستت را به من بده...حواست با من باشد...
ذهنت را خالی کن و چشمانت را ببند...
نترس ...
من هوایت را دارم... خودم تا وقتی چشمان ِ تو بسته است چشمت می شوم... جای ِ تو هم می بینم و برایت همه چیز را آنقدر خوب می گویم که حس کنی با چشمان ِ خودت داری می بینی....نگران نباش عزیزکم...
چشمانت را ببند عزیزکم...دنیای این روزهایمان دیدنی نیست...
چشمان ِ تو برای دیدن این زشتی ها زود است...
جشمت را ببند و به من اعتماد کن...خودم چشمت می شوم...
به من گوش کن!!!
حواست با من است؟!!
کجا بودم؟!!
آها...قرار بود برایت از انار بگوبم...از دانه هایش و از دلم...
از انار و درس هایی که به من داده...
اصلا بگذار برایت فلسفه نبافم در این روزهای سرد... اصلا سرما و فلسفه غریبه اند!!! در سرما که آدم فلسفه نمی بافد...
در سرما آدم تنها و تنها دلگرمی می بافد...
بگذار رک برایت بگویم...
دلم انار است...
دل ِ هر کس انار است...
صدها دانه دارد...صدها دانه...
و روزی که این انار ترک بخورد باید خیلی مراقب باشی...
باید مراقب باشی که نکند خدای نکرده حتی یک دانه اش هم به دور بیفتند...
شاید همان دانه ای که شبیه به بقیه است همان دانه ی بهشتی باشد...
راستی یادت باشد که دانه ی بهشتی انار درست مثل بقیه ی دانه هاست...فقط بهشتیست...
قرار نیست درشت تر و ناب تر و خوشمزه تز از بقیه باشد...
راستی یک چیز را می دانستی عزیزکم؟!!
می دانستی انار دلم ترک خورده ؟!!!