.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

اسفند


هوالغریب...



امروز هم در راستای فرهنگ مفید بودن میخام صورت فلکی ماه اسفند رو براتون معرفی کنم...نام صورت فلکی ماه اسفند حوت هستش...که حوت در زبان عربی به معنی ماهی هستش...


خب در توضیح این صورت فلکی باید بگم که این صورت فلکی این صورت فلکی در اوائل آبانماه در بهترین وضعیت رصدی قرار می گیره و در نقشه ها بصورت دو ماهی ترسیم شده که با طنابی به هم متصل شدند...صورت فلکی حوت ستاره ی پر نوره چندانی نداره و به همین دلیل هم خیلی از مردم ساکن شهرهای بزرگ نمی تونن این صورت فلکی رو مشاهده کنن...اما  من خودم به شخصه دیدم این صورت فلکی رو(فخر فروشی بودا) و واقعا ستاره های کم نور و بی فروغی داره و به زحمت میشه تشخیصش داد تو آسمون...


در افسانه های بابل این صورت فلکی به شکل مادر و پسری نشون داده میشه که خودشون رو به شکل ماهی درآوردن...فقط همین رو در توضیح افسانه این صورت فلکی میگم...چون افسانه ان...البته سال ها پیش خودم یکی از طرفدار های این افسانه ها بودم اما حالا عقیدم عوض شده...
و نکته آخر هم این که پر نور ترین ستاره این صورت فلکی اتا ماهی هستش و تعداد اجرام مسیه این صورت فلکی هم 1 عدد هستش...


در مورد این صورت فلکی نکته ی دیگه ای به ذهنم نمیاد فعلا...چون از جمله صورت فلکی هایی هستش که  ستاره ها و اجرام کم فروغی رو در خودش جای داده...و نزدیک ترین ستاره نزدیک به ما در این صورت فلکی 14.1 سال نوری هستش...

خب توضیح این صورت فلکی کم شد...البته این ماه یه استسناس  وگرنه بعضی صورت فلکی ها حرف های خیلی خیلی زیادی میشه در موردشون گفت...بازم مثل همیشه میگم که از بهشت بالای سرتون لذت ببرید...

قرار بود که افسانه صورت فلکی ماه بهمن رو به درخواست فریناز بگم...


برای همین منظور(تازه یاد گرفتم) تشریف ببرید ادامه مطلب...


امید است که مفید واقع گردد...

...




بهترین اسطوره شناخته شده در مورد صورت فلکی دلو یا آبریز مربوط می شود به گانیمد؛ جوان زیبایی که زئوس عاشق وی شد و عقابی به فرمان زئوس، گانیمد زیبا را از سرزمینش ربود و به کوه المپ آورد تا ساقی خدایان گردد. بنابر افسانه ها، صورت فلکی جام، همان جام گانیمد برای شراب دادن به خدایان بود.


دلو در طالع بینی، صورت فلکی متعلق به ماه بهمن است. و در نجوم رصدی اگر این صورت فلکی، با ستارگان کم نورش قابل مشاهده گردد، مردی را نشان خواهد داد که جامی در دست دارد و نهری از آن در حال ریختن است و در اسطوره های کهن هویت دلو، را ریزنده آبی شناخته اند که در زمین به سیل بزرگی مبدل می شود، به همین دلیل است که صورت فلکی نهر را همان رود خارج شده از جام آب ریز می دانند.


اما مهم ترین اسطوره مربوط به دلو، گانیمد است:
در اسطوره های یونانی، گانیمد از قهرمانان متعلق به سرزمین تروا است. سرزمینی باستانی و تاریخی که در شمال شهر آنتالیا واقع شده است. این شاهزاده زیبای تراوایی مورد توجه زئوس قرار گرفت و ساقی خدایان شد. او پسر تروس بود. نام پدر او خواه در واقعیت و خواه در افسانه، از نام مکانی ویژه، مثلا یک قبیله گرفته شده است. وقتی که زئوس گانیمد را ربود؛ تروس پدر گانیمد برای پسرش بسیار غمگین گشت. زئوس هم به منظور همدردی، هرمس ایزد بازرگانی و دزدی و سخنوری را به همراه دو اسب بسیار تندرو که می توانستند روی آب نیز بدوند، به سوی وی فرستاد. هرمس نیز تروس را مطمئن کرد که پسرش در مقامی بسیار رفیع قرار گرفته است و نیز به او گفت که پسرش ساقی خدایان فناناپذیر شده است. موضوع غم پدر او بلند آوازه شد و به بسیاری از نقاط یونان رسید و گانیمد به افسانه عشق برای جنس مذکر مبدل گردید.


در شعر، گانیمد سنبلی از یک ایده آل زیبا و جوان برای عشق همجنس گرایانه است و گاهی اوقات او با هلن تروا که سنبل عشق زنان بود مقایسه می شد.


در یکی از رساله های نظری نوشته شده به قلم افلاطون، در سال ۳۶۰ ق.م این گونه بیان شده است که اسطوره گانیمد را کرتی های مینوآنی ساخته اند.


زندگی این گروه از افراد به قبل از دوره مفرغی در تمدن کرت مربوط می گردد، البته شایان ذکر است که در کرت پیش از فرهنگ یونانی، طرز تفکر ارتباط همجنس گرا وجود داشته است.
در کاخ المپ، زئوس بزرگ ایزدان، گانیمد زیبا را معشوق و ساقی خود ساخت؛ پیش از گانیمد این مقام به هبه دختر زئوس و هرا اختصاص داشت. از سوی ایزدان به هبه در ازای رسالتش سقوط کرد و سحر ایزدان در او از میان رفت و چهره نازیبایش بازگشت. پس از آن، جایگاهش را در کاخ از دست داد و به جای او گانیمد ساقی خدایان در کوه المپ گردید. پس از جانشین شدن گانیمد به جای هبه، او با هرکول ازدواج کرد.


خدایان برای دیدن گانیمد جوان سرشار از شوق شدند، به جزء هرا، همسر بدجنس و حسود زئوس که از گانیمد متنفر بود و از شدت تنفر شروع به تبعید تراوایی ها کرد، به حدی که اسطوره نگاران به شمارش این تبعیدی ها پرداخته اند.


به بیان دیگر در پیمان آن ها در جنگ تروا، هرا بود که توطئه کرد. از نظر هرا، تروا بخشی از سرزمین یونان، به حساب می آمد که متعلق به خدایان بود و هرا هم نماینده اصلی آن جا بود.


زئوس بعدا گانیمد را صورت فلکی آبریز یا دلو کرد و در نزدیکی صورت فلکی عقاب در آسمان نهادو اما افسانه یونانی دیگری نیز در مورد گانیمد وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نخواهد بود. این افسانه بر پایه گزارشاتی است که بسیاری از اقوان باستانی درباره طوفان نوح در تاریخ شنیده اند؛ یونانیان باستان بیان کرده اند که این طوفان، مجازات ایزدان برای بشریت گناهکار و فاسد بوده است. بدین معنا که جلوه خشم خدایان با سیل و طوفانی دهشتناک، زمین را نابود کرد و تنها دو انسان از این بلایای طبیعی جان سالم به در بردند. این زوج دویکالیون و پیورها نام داشتند. آن ها به سان نوح پیغمبر با استفاده از کشتی خود را نجات دادند و چون طوفان فرونشست و آب ها فروکش کرد، آنها در برابر خود زمین را ویران و خالی از انسان بافتند. چون آن دو نجات یافتگان این بلا بودند از سوی بزرگ ایزدان بخشوده شدند و زئوس بدیشان ماموریت داد که سنگ هایی را پشت سر خود پرتاب کنند، تا با پرتاب این سنگ ها نوع بشر دوباره رشد کند.


پس از مرگ دویکالیون او به دست ایزدان به صورت فلکی دلو تبدیل شد. 



نظرات 10 + ارسال نظر
خوده خودم شنبه 27 اسفند 1390 ساعت 23:02

خوده خودم شنبه 27 اسفند 1390 ساعت 23:04


حیف که کلا رفتم تو نخه لال مونی وگه نه میگفتم میخواستم بگم این ماهو بذاری دیگه!!!

هه!!

اختیار دارید...این حرفا چیه!!

میگم این ماه دیر شد ولی شد...

ارادت داریم

فریناز شنبه 27 اسفند 1390 ساعت 23:22

من الان اینجوریم

این همه اطلاعات یهووووویی مخمو ترکوند فاطمه

مفید واقع شدید

مرسی

هه

اگه علاقه داشته باشی عادت می کنی

خوب است که مفید واقع شدیم

فریناز شنبه 27 اسفند 1390 ساعت 23:23

خدایی چندبار خوندم تا فهمیدم چطوریاس!

راستی
استثنا
نه استسنا خانوم خانوما



خاستیم املاتون رو امتحان کنیم ببینیم سطحتون چه جوریاس...

باور کن

غریبه یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 07:45

فاطمه عزیزم.پنج شنبه مرخصی بودم .و امروز اومدم سرکار .اگه گفتی اولین کاری که بعد از روشن کردن کامپیوترم کردم چی بود؟....وبلاگ قشنگتو باز کردم و با خوشحالی دیدم دوتا مطلب نوشته بودی .هر دوتاشون قشنگ بود چه قدر قشنگ دوستی رو توصیف کردی. و مطلبت در مورد اسفند هم خیلی جالب بود مخصوصا برای من که متولد هفتم اسفندم.
پاینده باشی عزیز دلم.

این نظر لطف شماست...

تولدتون هم مبارک باشه...

سبز باشید تو سال جدید و با آرزوی بهترین ها براتون

غزل یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 10:36


شما خیلی بی خود کردی که صورت فلکی اسفند کم نور خیلی هم پر نوره از همه ستاره ها و صور فلکی قشنگ تره دلتم بخواد از این بعدم ماه اسفند بهتریم ماه
میام تو اون سرت میزنم اگه دوباره از این حرفا بزنی بار اخرت باشه بی تربیت
دهه
هاها حال کردی چه قلدرم

هه

خانوم جان این حرفو ما نمیگیم که...
این حرفو تمام منجمان دنیا میگن خانوم خانوما...

دفه آخرتم باشه بیای اینجا جیغ قرمز بزنیا

جقله با مائده دوتایی نابودت میکنیما

حواست باشه

سها یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 18:44

سلام بانو. می دونم ازم بی خبری. ولی دل نگرانم نباش.خودت که می دونی.
اومدم سیب. به دیدنم همه رفتم بی وفایی بود اگه به دیدن مهربونم نمی اومدم. به دیدن همه رفتم اما فقط به تو میگم که چشمام چقدر داره می سوزه. بسکه دلم سوخته نازنینم. بسکه بارونی ام مثل هوای این روزها...
به هر دری زدم نشد. نتونستم کاری برای مخرد نجیبم انجام بدم. و اون اونقدر مهربونه که وسط اشک های من میگه گریه نکن فدای سرت که نشد و من... می شکنم...

سلام...


میام سراغت...
اینجارو که نمی خونی...پس به خودت میگم...

آبجی الهام یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 22:47 http://www.earnest.blogfa.com

سایه حق
سلام عشق
سعادت روح
سلامت تن
سرمستی بهار
سکوت دعا
سرور جاودانه
این است هفت سین آریایی
نوروز مبارک

نوروز شما هم مبارک

غزل دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 11:16

سلام فاطمه خوبم
سال 1391 داره میاد باورت میشه توم شد
امیدوارم سال نو بهترین سال زندگیت باشه بدون درد بدون غم پر از شادی و خوشی
سال نوووووووووووووووووووووووووووووووو مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک

سلام غزل خانوم

باورش سخته ولی انگار داره تموم میشه

ممنون...
امیدوارم برای تو هم سالی پر از بهترین ها باشه

غزل جمعه 4 فروردین 1391 ساعت 20:06

تو و سها بی خود می کنید به بابام می گم ها تازشم داد میز نننننننننننننننننننننننننننننننم
منجم ها هم غلط کردن حرفیه
کورت می کنم مثل این ها

ما رو از بابات میترسونی؟

خوبه خودت شاهدی که پا بده اونام با مان...مخصوصا مامانه گرامی تون...

میدونید که؟

حالا که میگن...تا چشه شما در بیاد عین این

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.