.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

حرف های ناپیدا

هوالغریب....

.


بعد یه مدت که بیخیال همه چی بودی 

بعد یه مدت که 

خودتو زده بودی به اون راه که دیگه چیزی برات مهم نیست،بعد یه مدت که به ظاهر بیتفاوت شدی نسبت به همه چی،

بعد یه مدت که خودتو گم و گور کردی تا یه نفر سراغتو بگیره ولی هیچکسی حتی تورو یادشم نیاورده...

بعد یه مدت که فکر میکردی همه چی عوض میشه و عوض نشد

بعد یه مدت خلوت کردن با خودت

تنها شدن با خودت و زندگیت

بعد یه مدت به بیخیالی گذشتن و اهمیت ندادن

بعد یه مدت که دیگه بقیه اعتراض میکنن چرا انقدر عوض شدی

تو یه نیمه شب ،توی اتاق تاریک

بغضت میشکنه و بابت تموم روزایی که تحمل کردی و دم نزدی ،بابت تمام لحظه هایی که منتظر بودی برای یه نفر مهم باشی و نبودی

بابت تمام لحظه هایی که دم نزدی و گذشتی

بابت هیچوقت دوست داشته نشدنت

بابت زیر پا گذاشتن غرورت واسه دلت 

کلی اشکت سرازیر میشه،انقدر که ازون لحظه ازت یه ادم دیگه ساخته میشه...

چقدر سخته که بعد مدت ها قوی جلوه دادن تو خلوتت یهو بشکنی و بابت همه ی گذشتت داغون بشی...

چه دنیای داغونی،یکی تو خوشی غرق شده و یه نفر فقط به خاطر، خاطره ودوست داشته شدن و مهم بودن عذاب میکشه...

فقط اینکه به قول سریال  شهرزاد

باز میشه این در

صبح میشه این شب

صبر داشته باش...

یه روزی هم میرسه ادما حسرت لحظه هایی رو میخورن که تو دیگه اون ادم سابق خودت نیستی....

.

+ کسی که دیگر مرا یادش هم نمی آید اما اگر یادتان آمد دعایتان سبز خواهد شد در زندگی ام....

پاییز در راه است و من چند هفته ای هست که بویش را حس کرده ام...

پاییز که میرسد دیگر نمی توانم ادای مقاوم بودن در بیاورم...

.

سراسر این متن را برای خدایم نوشتم... من به دلسوزی هیچ کس نیاز ندارم....


+ دیگه حتی  با گوشی هم پست میزارم... 


خدایا

هوالغریب....



خدای خوبم...


این روزها می دانم که حواست به من هست...

ولی بیشتر مراقبم باش...

این روزها دل خوشم به خودت... 


+ نه که حرف نداشته باشم...نه

نه که وقت نداشته باشم... نه

نیم ساعت وقت داشتم و میشد بنویسم هر آنچه که می خواهم...

اما سکوت کردم...

این روزها سرشار از سکوت شده ام...

سکوت می کنم و سرم گرم شده است به کارهایم...